سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردمى را در مرگ یکى از آنان تعزیت گفت و فرمود : ] این کار نه با شما آغاز گردید ، و نه بر شما به پایان خواهد رسید . این رفیق شما به سفر مى‏رفت کنون او را در یکى از سفرهایش بشمارید ، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مى‏آرید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 92 مهر 20 , ساعت 2:6 عصر



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA













MicrosoftInternetExplorer4














دلم خواست سرم را ببرم بیرون و گریه کنم اما
گریه نمی‌آمد. گریه نمی‌آید. هرگز نخواهد آمد. آدم عاقل دانایی در من هست که از
بیرون تماشایم می‌کند و می‌خندد از سکوت بی‌گریه من و به گریه‌های نکرده و نداشته‌ام
هم می‌خندد. از اینکه می‌خواهم و نمی‌توانم از اینکه رسمش این نیست و من نمی‌دانم
چطور است و چطور باید باشد و این وقت‌ها آدم باید چه بکند که نداند چه می‌خواهد و
چه نمی‌خواهد.


مگر می‌شود آدم نداند چه می‌خواهد و چه نمی‌خواهد؟
مگر می‌شود آدم در موقعیتی باشد که بداند دراین موقعیت خاص "این کارها"
را می‌کنند و خودش نتواند "این کارها" را بکند؟ "این کارها"
کردنش نیاید. اصلا غم "این کارها" کردن یا نکردن را نداشته باشد و بعد
از خودش تعجب کند و در کار خودش بماند و نفهمد که چه خبر است؟ خودش را نفهمد و
نشناسد و برایش همه چیز عجیب باشد.


آدم عجیبی در من هست که ژست غمگینی باید به خودش
بگیرد که نمی‌تواند؛ نه تنها نمی‌تواند که آدم شادمانی دیگری در دلش دارد که شاد
است؛ همین. شاد است و غمش نیست و دلش می‌خواهد ژست غمگین بودنش نیاید. این آدم
متحیر است. خودش را تشخیص نمی‌دهد. نمی‌فهمد. درونش را نمی‌فهمد. خودش را نمی‌فهمد.
نمی‌داند چطور وقتی باید طبق بایدها و روال‌ها غمگین باشد، شاد است و همین گیجش می‌کند
و همین را نمی‌فهمد. نمی‌فهمد چطور باری را اینهمه وقت حمل کرده و نفهمیده و
ندانسته... خودش را در این وقت نمی‌شناسد.


آدمی در من هست که گیج است. از همه چیز گیج است.
شکه شده است. نمی‌فهمد. فقط می‌بیند. می‌بیند و نمی‌فهمد. خودش را تماشا می‌کند و
دلش می‌خواهد... دلش می‌خواهد زودتر به ثبات برسد، زودتر خودش را بفهمد، زودتر همه
این‌ها بگذرد که چیزهای بعدش را ببیند.


آدمی در من هست که خودش را باور نمی‌کند، هیچ
چیزی را باور نمی‌کند. آزادی را، راحتی را، آسایش را، امنیت فکری و عاطفی را...
هیچ کدام را باور نمی‌کند. هنوز باور نمی‌کند.

















































































































































/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}





لیست کل یادداشت های این وبلاگ